مدیریت رفتار سازمانی
سجاد مومنی؛ رضوان یزدی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر تحلیل نقش تعدیلکنندگی فضیلت سازمانی در تبیین رابطه بین توانمندسازی و سرمایه اجتماعی معلمان تربیتبدنی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع طرح های همبستگی بود که به روش مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی معلمان تربیتبدنی استان همدان بود که تعداد 287 نفر بهصورت تصادفی بهعنوان ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر تحلیل نقش تعدیلکنندگی فضیلت سازمانی در تبیین رابطه بین توانمندسازی و سرمایه اجتماعی معلمان تربیتبدنی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع طرح های همبستگی بود که به روش مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی معلمان تربیتبدنی استان همدان بود که تعداد 287 نفر بهصورت تصادفی بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (1995)، فضیلت سازمانی کامرون (2004) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بود. روایی پرسشنامه ها به تأیید 15 نفر از اساتید مدیریت ورزشی رسید و پایایی آنها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 86/0، 91/0 و 94/0 محاسبه گردید. یافتههای تحقیق نشان داد که فضیلت سازمانی در تبیین رابطه بین توانمندسازی و سرمایه اجتماعی معلمان تربیتبدنی نقش تعدیلکنندگی دارد. همچنین سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی معلمان تأثیر مثبت میگذارد. فضیلت سازمانی تأثیر مثبتی بر توانمندسازی معلمان تربیتبدنی دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان نمود که تقویت فضیلت سازمانی و اخلاق در سطح فردی و سطح سازمانی نهتنها کارکرد مثبت بر توانمندسازی معلمان تربیتبدنی خواهد شد بلکه بهطور معناداری رابطه سرمایه اجتماعی و فضیلت سازمانی را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
سجاد مومنی؛ مجید کیانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ارتباطی رهبری مخرب با اخلاق حرفهای و مولفههای آن در معلمان تربیتبدنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی بود که به روش مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی معلمان تربیتبدنی استان چهارمحال بختیاری بود که تعداد 243 نفر به صورت تصادفی به عنوان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ارتباطی رهبری مخرب با اخلاق حرفهای و مولفههای آن در معلمان تربیتبدنی صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی بود که به روش مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی معلمان تربیتبدنی استان چهارمحال بختیاری بود که تعداد 243 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای استاندارد رهبری مخرب شائو و همکاران (2011) و اخلاق حرفهای کادوزیر (2002) بود. روایی پرسشنامهها به تأیید 12 نفر از اساتید مدیریت ورزشی رسید و پایایی آنها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 94/0 و 97/0 محاسبه گردید. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS26 و Smart PLS3 به روش معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری مخرب بر اخلاق حرفهای معلمان تأثیر منفی میگذارد. همچنین، تأثیر رهبری مخرب به صورت غیرمستقیم بر تمامی مؤلفههای اخلاق حرفهای معلمان تربیتبدنی منفی بود. بر اساس نتایج پژوهش میتوان بیان نمود که تجلی رفتار مخرب رهبران باعث افول رفتار حرفهای معلمان تربیتبدنی خواهد شد. لذا مسئولین امر باید در انتخاب مدیران، سرپرستان مدارس و روسای ادارات آموزش و پرورش دقت لازم را در به خرج دهند.
سجاد مومنی پیری؛ غلامرضا شعبانی بهار؛ نصراله عرفانی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1397، ، صفحه 77-89
چکیده
هدف از مطالعه حاضر تدوین مدل ارتباطی توسعهسازمانی بر اساس هوش سازمانی در فدراسیونهای جمهوری اسلامی ایران بود. به وسیله استفاده از روش همبستگی به شیوة مدل معادلات ساختاری در جامعۀ آماری کارکنان فدراسیونهای کشور، تعداد 372 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامۀ هوش سازمانی آلبرخت (2002) و توسعهسازمانی ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر تدوین مدل ارتباطی توسعهسازمانی بر اساس هوش سازمانی در فدراسیونهای جمهوری اسلامی ایران بود. به وسیله استفاده از روش همبستگی به شیوة مدل معادلات ساختاری در جامعۀ آماری کارکنان فدراسیونهای کشور، تعداد 372 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامۀ هوش سازمانی آلبرخت (2002) و توسعهسازمانی لاک و کرافورد (2000) با روایی و پایایی مناسب پاسخ دادند. بر اساس دادهها، ابتدا پارامترهای مدل به روش بیشینه درستنمایی برآورد شد. سپس مدل ساختاری توسعهسازمانی بر اساس هوش سازمانی بهوسیلۀ انجام شاخصهای برازش، آزمون شد. دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS24 و LISREL8.5 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تمام مؤلفههای هوش سازمانی با مؤلفههای توسعهسازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، نتایج شاخصهای برازش مدل ساختاری مورد تایید میباشند. نتایج نشان داد که هوش سازمانی توانسته اثر معناداری بر توسعهسازمانی فدراسیونهای ورزشی داشته باشد. با توجه به نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر میتوان به سیاستگذاران فدراسیونهای ورزشی متذکر شد که توجه به هوشسازمانی باعث افزایش توسعهسازمانی فدراسیونهای ورزشی خواهد شد.