رضا عبدالهی گدللو؛ میر حسن سید عامری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، رابطۀ بین رفتارضدشهروندی و تنبلیسازمانی و ترومای سازمانی بر وجدانکاری معلمان تربیتبدنی با نقش میانجی بدبینی-سازمانی بود. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، پیمایشی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان تربیتبدنی استان آذربایجانغربی (450 نفر) که 208 نفر از ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، رابطۀ بین رفتارضدشهروندی و تنبلیسازمانی و ترومای سازمانی بر وجدانکاری معلمان تربیتبدنی با نقش میانجی بدبینی-سازمانی بود. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، پیمایشی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان تربیتبدنی استان آذربایجانغربی (450 نفر) که 208 نفر از آنها به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها پژوهش حاضر از پنج پرسشنامه وجدانکاری (کاستا و مککری، 1992)، بدبینیسازمانی (دِین و همکاران، 1998) ، ترومایسازمانی (ویوان و همکاران، 2015)، تنبلیسازمانی (کریمیانپور و همکاران، 1398)، رفتار ضدشهروندی (رحمانی، 1392)، استفاده شد. دادهها با روشهای آمار توصیفی و استنباطی، به کمک دو نرمافزار SPSS vs.20 وAmos .23 با روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیرهای رفتارضدشهروندیسازمانی، تنبلیسازمانی و ترومایسازمانی بر متغیر بدبینی-سازمانی و وجدانکاری اثر مستقیم و معنادار دارند. اما رابطه ترومای-سازمانی بر وجدانکاری معنیدار نبود. همچنین اثر غیرمستقیم متغیرهای رفتارضدشهروند سازمانی، تنبلیسازمانی و ترومایسازمانی از طریق بدبینی-سازمانی بر وجدانکاری معنادار بودند. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که رفتارضدشهروندی، ترومایسازمانی و تنبلیسازمانی میتوانند زمینۀ را برای افزایش بدبینیسازمانی و کاهش وجدانکاری معلمان فراهم نمایند.