مدیریت رفتار سازمانی
سعید علی سرلک؛ حمید فروغی پور؛ محمد نیکروان
چکیده
هدف این پژوهش طراحی مدل جامع برای مدیریت رفتار منابع انسانی با رویکرد کارآفرینانه بود. روش تحقیق حاضر از جمله تحقیقات آمیخته بود. در این تحقیق از روش داده بنیاد در بخش کیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش مدیران ارشد سازمانهای ورزشی شامل مدیران ادارات ورزش و جوانان و هیاتهای ورزشی استان لرستان بودند. تعداد نمونه آماری پژوهش در ...
بیشتر
هدف این پژوهش طراحی مدل جامع برای مدیریت رفتار منابع انسانی با رویکرد کارآفرینانه بود. روش تحقیق حاضر از جمله تحقیقات آمیخته بود. در این تحقیق از روش داده بنیاد در بخش کیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش مدیران ارشد سازمانهای ورزشی شامل مدیران ادارات ورزش و جوانان و هیاتهای ورزشی استان لرستان بودند. تعداد نمونه آماری پژوهش در بخش کیفی بر اساس روش هدفمند و تعداد 20 نفر انتخاب شدند و در بخش کمی نمونه اماری شامل 289 نفر بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه بسته بود. به جهت تحلیل دادههای کیفی از کدگذاری به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شرایط علی شامل نگرش و مسئولیتپذیری سازمانهای ورزشی به کارآفرینی؛ پدیده محوری داشتن مدیریت منابع کارآفرینانه؛ راهبردها داشتن راهبردهای فردی و سازمانی؛ شرایط مداخلهگر داشتن نظام اداری و مدیریتی؛ شرایط زمینهای داشتن توسعه و مشوق جویی کارآفرینی و پیامدها توسعه فردی و سازمانی میباشند. مدل نهایی این پژوهش میتواند به عنوان یک راهنما و الگو در حوزه مدیریت منابع انسانی در سازمانهای ورزشی مورد توجه مدیران ورزشی قرار بگیرد.
مدیریت رفتار سازمانی
محمدرسول خدادادی؛ یعقوب بدری آذرین؛ مهدی جهانگیری؛ مریم فریدفتحی
چکیده
تحقیق حاضر به منظور ارائه مدل همگرایی رفتار سازمانی منابع انسانی سازمانهای ورزشی در زنجیره تأمین خدمات ورزش همگانی با استفاده از رویکرد نگاشت شناختی فازی انجام گرفت. پژوهش حاضر با استفاده از طرح نظاممند نظریه داده بنیاد و برمبنای رویکرد نگاشت شناختی فازی انجام شده است. با مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان ...
بیشتر
تحقیق حاضر به منظور ارائه مدل همگرایی رفتار سازمانی منابع انسانی سازمانهای ورزشی در زنجیره تأمین خدمات ورزش همگانی با استفاده از رویکرد نگاشت شناختی فازی انجام گرفت. پژوهش حاضر با استفاده از طرح نظاممند نظریه داده بنیاد و برمبنای رویکرد نگاشت شناختی فازی انجام شده است. با مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از متخصصان صنعت ورزش، ورزش همگانی، زنجیره تامین و مدیریت منابع انسانی در ورزش، مفاهیم و مؤلفههای مدل همگرایی عمودی و افقی مدیریت منابع انسانی در زنجیره تأمین خدمات ورزش همگانی شناسایی گردید. بعد از خلاصهسازی و تم بندی موارد مطرح شده از سوی متخصصان، سیستم عرضه و تقاضای منابع انسانی در کل زنجیره، زنجیره تامین استعداد منابع انسانی، بهینه سازی دانش و آموزش در زنجیره، یکسانسازی استخدام در طول زنجیره، همسان سازی جبران خدمات، نظارت و کنترل منابع انسانی و برنامه بازنشستگی منابع انسانی به عنوان عوامل همگرایی افقی و همگرایی فرهنگی، همگرایی اطلاعات منابع انسانی، همگرایی با تقاضای مشتریان و بازار و همگرایی با استراتژیهای زنجیره تامین به عنوان عوامل همگرایی عمودی منابع انسانی در زنجیره تامین خدمات ورزش همگانی شناسایی شدند. برای رسم نقشههای شناختی فازی و محاسبه شاخصهای مربوط به آن از نرم افزارهای Excel، FCMapper و FCM EXPERT استفاده شد. شاخصهای مربوط به نقشههای شناختی بیانگر این بود که سیستم عرضه و تقاضای منابع انسانی در کل زنجیره، زنجیره تامین استعداد منابع انسانی و نظارت و کنترل بر منابع انسانی به ترتیب دارای بیشترین درجه مرکزیتاند؛ بدین معنی که بیشترین تاثیرگذاری را در سیستم همگرایی منابع انسانی در زنجیره تامین خدمات را دارند. درنهایت، اثر سیاستهای مختلف همگرایی افقی و عمودی در عناصر نگاشت در قالب دو دسته سناریو بررسی شد.
جبرییل تاج نیا؛ حبیب هنری؛ علی محمد امیرتاش
چکیده
هدف مطاله حاضر تعیین روابط ساختاری بین بی تفاوتی سازمانی، فضیلت سازمانی، عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود و جامعه آماری شامل 204 کارمند رسمی شاغل ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران (آذربایجان شرقی، 86 نفر، ...
بیشتر
هدف مطاله حاضر تعیین روابط ساختاری بین بی تفاوتی سازمانی، فضیلت سازمانی، عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود و جامعه آماری شامل 204 کارمند رسمی شاغل ادارات کل ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران (آذربایجان شرقی، 86 نفر، آذربایجان غربی، 57 نفر و اردبیل،61 نفر)، طبق آمار سال 1399 بود. براساس روش کل شمار، همه 204 کارمند(134 مرد و 65 زن) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که پرسشنامه های بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد و همکاران (1389)، فضیلت سازمانی کامرون و همکاران(2004)، کیفیت زندگی کاری والتون (1973)، و عدالت سازمانی نیهوف و مورمن(1993)، را تکمیل کردند. از نرم افزارهای (Spss 24) و (Amos26)، جهت تحلیل و مدل یابی بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد اثرات فضیلت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی(25/0- b=)، (005/0p=)، کیفیت زندگی کاری بر بی تفاوتی سازمانی(31/0- b=)، (001/0p=)، و در نهایت تاثیر عدالت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی (37/0- b=)، (001/0p=)، منفی و معنی دار بود. همچنین شاخص های بدست آمده از برازش مدل، مطلوبیت مدل تحقیق را تایید کردند. به نظر می رسد مدیران از طریق ارتقاء فضیلت سازمانی و بهبود برنامه های کیفیت زندگی کاری و عدالت سازمانی، می توانند زمینه های بروز بی تفاوتی سازمانی کارکنان را کاهش دهند.
صدری سیاوش پور؛ احسان امیرحسینی؛ مهرزاد حمیدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی عوامل مؤثر بر سایش اجتماعی در منابع انسانی در تربیتبدنی وزارت آموزشوپرورش بو.د پژوهش حاضر ازنظر ماهیت و هدف کاربردی ، ازنظر نوع دادهها، آمیخته از نوع اکتشافی و ازلحاظ روش اجرا از نوع توصیفی-پیمایشی بود.. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی منابع انسانی تربیتبدنی آموزشوپرورش که تعداد آنها ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی عوامل مؤثر بر سایش اجتماعی در منابع انسانی در تربیتبدنی وزارت آموزشوپرورش بو.د پژوهش حاضر ازنظر ماهیت و هدف کاربردی ، ازنظر نوع دادهها، آمیخته از نوع اکتشافی و ازلحاظ روش اجرا از نوع توصیفی-پیمایشی بود.. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی منابع انسانی تربیتبدنی آموزشوپرورش که تعداد آنها بالغبر 380 نفر بود که از میان آنها 181 نفر بهصورت تصادفی ساده و بر طبق جدول مورگان بهعنوان نمونه آماری انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها از طریق چکلیست گردآوری شد تا میزان اهمیتها متغیرها مشخص شود. و این دادهها در دو سطح مورد تجزیهوتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی و در سطح آمار استنباطی از تکنیک توزیع 2 جملهای، تحلیل عاملی تأییدی، استفاده شد. یافتهها نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر بر سایش عبارتاند از: عوامل شخصی (ضعف اخلاق حرفهای، عدم رضایت شغلی و ضعف انگیزش)، عوامل شغلی (شامل تعارض شغلی، استرس شغلی و درگیری شغلی)، عوامل مدیریتی (شامل ضعف مدیریتی، سیاسیکاری و ارتقای شغلی ناعادلانه) و عوامل سازمانی (شامل عدالت سازمانی ضعیف، جوسازمانی نامناسب، حقوق، پاداش و مزایای ناکافی و فرهنگسازمانی نامناسب). مقدار شاخص برازش کلی مدل مطلوب بهدستآمده است که نشان از برازش کلی قوی مدل پژوهش دارد.
ابوالفضل فراهانی؛ مهری صفرنژاد؛ زهرا فراهانی
چکیده
کارآفرینی و اشتغال زایی و استفاده از آن در باشگاههای ورزشی امری اجتنابناپذیر است. در این میان توجه به عوامل بازدارنده کارآفرینی و از جمله عوامل انسانی و رفتاری باشگاه های ورزشی خصوصی دارای اهمیت بسیار است تا بتوان با حذف یا کاهش این عوامل منابع انسانی و رفتاری به بهبود هرچه بهتر و بیشتر عملکرد باشگاههای ورزشی خصوصی کمک کرد. در ...
بیشتر
کارآفرینی و اشتغال زایی و استفاده از آن در باشگاههای ورزشی امری اجتنابناپذیر است. در این میان توجه به عوامل بازدارنده کارآفرینی و از جمله عوامل انسانی و رفتاری باشگاه های ورزشی خصوصی دارای اهمیت بسیار است تا بتوان با حذف یا کاهش این عوامل منابع انسانی و رفتاری به بهبود هرچه بهتر و بیشتر عملکرد باشگاههای ورزشی خصوصی کمک کرد. در دنیای امروز باشگاههایی موفقترند که کارآفرینی و اشتغال زایی کنند. این مقاله بر اساس تجربیات مدیران مجرب و با سابقه بخش خصوصی در ورزش ایران تدوین گردیده است و بر جمع بندی مطالعات میدانی، مصاحبه و حاصل تجربیات مدیران تاکید دارد. آنچه در نتیجه گیری این مقاله در معرفی عوامل بازدارنده رفتاری و انسانی در توسعه اشتغال و کارآفرینی میتوان بیان کرد، به شرح زیر است: نگرش ها و مولفه های رفتاری جامعه ی ایرانی در وابستگی به بدنه ی دولتی و بالا بودن روحیه مطالبه گری از دولت؛ عدم اعتماد منابع انسانی به بخش خصوصی از یک طرف و زیاده خواهی و منفعت طلبی بخش خصوصی؛ ناکامی دولت در پیاده سازی اصل 44 در واگذاری به بخش خصوصی؛ باور عمومی جامعه ایرانی به انجام امور به صورت فردی؛ مقاومت جامعه ورزش در ورود اشخاص غیرورزشی توانمند در حوزه های مدیریتی، اقتصادی و مالی و در عین حال فاقد سابقه ورزشی ؛ فراز و فرودهای مسائل امنیتی و امنیت سرمایه گذاری و تاثیر آن به گرایش به انجام امور به صورت کوتاهمدت و استقبال از پروژه های زودبازده؛ تمایل دستیابی مدیران به سودهای کوتاه مدت و عدم وجود