علی ناصری؛ بهرام یوسفی؛ زهره حسنی؛ علی اشرف خزایی
چکیده
وقوع فساد در ورزش پدیده جدیدی نیست با این حال، در سالهای اخیر فساد ورزشی شکلی پیچیده و چند وجهی پیدا کرده است. دیگر پذیرفتنی نیست که افرادی منزوی یا سازمان هایی محدود را صحنه گردان اصلی فعالیت-های مفسدانه بدانیم، چرا که فساد خصلتی سیستمیک پیدا کرده است و رفتارهای فاسد معمولا از طریق یک شبکه انجام میشود که تحت پوشش آن به پنهان شدن ...
بیشتر
وقوع فساد در ورزش پدیده جدیدی نیست با این حال، در سالهای اخیر فساد ورزشی شکلی پیچیده و چند وجهی پیدا کرده است. دیگر پذیرفتنی نیست که افرادی منزوی یا سازمان هایی محدود را صحنه گردان اصلی فعالیت-های مفسدانه بدانیم، چرا که فساد خصلتی سیستمیک پیدا کرده است و رفتارهای فاسد معمولا از طریق یک شبکه انجام میشود که تحت پوشش آن به پنهان شدن مسیر وقوع فساد کمک میکند. هدف پژوهش حاضر تحلیل فساد شبکهای در ورزش با استفاده از رویکرد دلفی فازی است. جامعه تحقیق، 18 نفر از اساتید دانشگاهی میباشد که در زمینه فساد سابقه پژوهش و مطالعه داشتهاند. عوامل این پژوهش با مروری بر ادبیات نظری و پیشینه تحقیق شناسایی شده است (12 شاخص). برای تجزیه تحلیل دادهها از روش تصمیمگیری چند معیاره شامل: دلفی فازی استفاده شد. برمبنای یافتههای پژوهش حاضر، بیشترین توافق نظر خبرگان درباره ی فساد شبکه ای به شاخص «تنوع مهارت و تخصص اعضاء» اختصاص پیدا کرد و کمترین هم به معیار «انحصار» تعلق گرفت.
فرهاد نظری؛ بهرام یوسفی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر رهبری فراگیر بر یادگیری از خطاها در کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان غرب کشور با نقش میانجی امنیت روانی و تعدیلگر فاصله قدرت بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان ادرات کل ورزش و جوانان غرب کشور بود که با استفاده از روش نمونه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر رهبری فراگیر بر یادگیری از خطاها در کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان غرب کشور با نقش میانجی امنیت روانی و تعدیلگر فاصله قدرت بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان ادرات کل ورزش و جوانان غرب کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند 203 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامههای رهبری فراگیر کارملی و همکاران (2010)، یادگیری از خطاها ریبوویکا (1999)، امنیت روانی کارملی و همکاران (2010) و فاصله قدرت دورفمن و هاول (1998) استفاده گردید. که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده-ها از مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزار پی.ال.اس نسخه 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری فراگیر هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق امنیت روانی بر یادگیری کارکنان از خطاها تأثیر گذار بوده است. همچنین فاصله قدرت رابطه بین رهبری فراگیر با امنیت روانی و یادگیری کارکنان از خطاها را تعدیل میکند. لذا به مدیران ادارات کل ورزش و جوانان پیشنهاد میشود که به منظور توسعه یادگیری کارکنان از خطاها هنگام بکارگیری سبک رهبری فراگیر تفاوت فردی کارکنان در فاصله قدرت را در نظر گرفته و همچنین زمینه توسعه امنیت روانی کارکنان را در سازمان فراهم سازند.
سیروان حسینی؛ بهرام یوسفی؛ شهاب بهرامی
چکیده
هدف از این پژوهش مدل اثر عزت نفس بر تسهیم دانش و رفتار غیر شهروندی با نقش میانجی حسادت سازمانی در ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مدیران، رئیسان و کارکنان ادارات ورزش و جوانان غرب کشور بود که از بین آنها 253 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مدل اثر عزت نفس بر تسهیم دانش و رفتار غیر شهروندی با نقش میانجی حسادت سازمانی در ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام مدیران، رئیسان و کارکنان ادارات ورزش و جوانان غرب کشور بود که از بین آنها 253 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد تسهیم دانش چانگ (2013)، رفتار ضد شهروندی رحمانی و همکاران (1389)، حسادت سازمانی واچیو (2000) و عزت نفس گاردنر (2000) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری رویکرد واریانس محور استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. عزت نفس اثر معناداری بر رفتار ضد شهروندی، تسهیم دانش و حسادت سازمانی دارد. همچنین حسادت سازمانی اثر معناداری بر رفتار ضد شهروندی دارد اما اثر حسادت سازمانی بر تسهیم دانش معنادار نبود. در نهایت نقش میانجی حسادت سازمانی در ارتباط بین عزت نفس و رفتار ضد شهروندی معنادار بود اما نقش میانجی حسادت سازمانی در ارتباط بین عزت نفس و تسهیم دانش معنادار نبود. با توجه به نتایج پژوهش مدیران ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور می توانند برای کاهش رفتار ضد شهروندی و حسادت سازمانی کارکنان و همچنین افزایش تسهیم دانش در میان کارکنان؛ عزت نفس کارکنان را افزایش دهند.
شهریار عباسیان؛ بهرام یوسفی؛ شیرین زردشتیان؛ حسین عیدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی تاثیر چابکی سازمانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در میان کارکنان ادارات ورزش و جوانان استانهای غرب کشور با ارایه یک مدل انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی و همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان ادارات ورزش و جوانان (کرمانشاه، کردستان، همدان، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی تاثیر چابکی سازمانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در میان کارکنان ادارات ورزش و جوانان استانهای غرب کشور با ارایه یک مدل انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی و همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان ادارات ورزش و جوانان (کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام) تشکیل دادند ( 453 نفر) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 284 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بونتیس (1996)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (2001) و عملکرد سازمانی یانگ و همکاران (2004) استفاده شد. روایی پرسشنامهها توسط اساتید مدیریت ورزشی تأیید گردید و پایایی آنها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. یافتهها نشان داد چابکی سازمانی تاثیر مثبت و معنادار 59 درصدی بر عملکرد سازمانی داشت. سرمایه فکری نیز به عنوان متغیر میانجی تاثیر 45 درصدی بر عملکرد داشت و میزان اثر چابکی سازمانی بر سرمایه فکری هم 71 درصد گزارش گردید که بیشترین میزان اثر را در مدل پژوهش داشت. همچنین شاخصهای مدل پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار بود و مدل پژوهش تایید را کرد. این یافتهها بیان کننده این موضوع است که در ادارات ورزش و جوانان، مدیران ارشد میتوانند با فراهم آوردن بسترهای لازم برای جریان چابکسازی و سرمایه فکری، عملکرد بهتری در سطح سازمانی به دست آورند.