مدیریت رفتار سازمانی
سالار عابدی؛ محسن بهنام؛ سیدمحمد کاشف
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده ظرفیت سازمانی بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ماهیت نوآوری از طریق یادگیری سازمانی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمعآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی است. مدیران و کارکنان سازمانهای ورزشی غیرانتفاعی (هیاتهای ورزشی شمال غرب)، جامعهی آماری این تحقیق را تشکیل میدهند ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده ظرفیت سازمانی بر رابطه بین رهبری خدمتگزار و ماهیت نوآوری از طریق یادگیری سازمانی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمعآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی است. مدیران و کارکنان سازمانهای ورزشی غیرانتفاعی (هیاتهای ورزشی شمال غرب)، جامعهی آماری این تحقیق را تشکیل میدهند که تعداد150 نفر به شیوه نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه استاندارد سبک رهبری خدمتگزار لو (2017)؛ پرسشنامه استاندارد نوآوری سازمانی پراساد و جونی (2016)؛ پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی فام و اسوایرسزک (۲۰۰۶) و پرسشنامه استاندارد ظرفیت سازی عبدی (1396) استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از نرمافزار اسمارت پیالاس 3 استفاده شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد اثر رهبری خدمتگزار بر ماهیت نوآوری هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی در سازمانهای ورزشی غیرانتفاعی مثبت و معنادار است اما نقش تعدیل کننده ظرفیت سازمانی در مدل معنادار گزارش نشد.
مدیریت رفتار سازمانی
ماهرخ مدیری؛ سیدمحمد کاشف؛ محسن بهنام
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ظرفیت سازمانی بر نوآوری با نقش میانجی رهبری اشتراکی در سازمانهای ورزشی غیرانتفاعی بود. پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود که به شکل میدانی انجام شد. تعداد 320 پرسشنامه بین اعضای هیأتهای ورزشی استانهای شمال غرب کشور بهصورت هدفمند توزیع شد که در پایان 236 پرسشنامه صحیح جمعآوری شد. ابزار پژوهش شامل ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ظرفیت سازمانی بر نوآوری با نقش میانجی رهبری اشتراکی در سازمانهای ورزشی غیرانتفاعی بود. پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود که به شکل میدانی انجام شد. تعداد 320 پرسشنامه بین اعضای هیأتهای ورزشی استانهای شمال غرب کشور بهصورت هدفمند توزیع شد که در پایان 236 پرسشنامه صحیح جمعآوری شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای ظرفیت سازمانی، نوآوری سازمانی و رهبری اشتراکی بود. برای تحلیل دادههای پژوهش از نرمافزار امپلاس با تخمین حداکثر احتمال بهوسیله خطای استانداردهای قوی استفاده شد. نتایج نشان داد همه ابعاد ظرفیت سازمانی به جز ظرفیت مالی با نوآوری اداری رابطه معنیداری داشتند. در مقابل ظرفیت انسانی و ظرفیت برنامهریزی رابطه معنیداری با نوآوری فنی نداشتند. همچنین بین همه ابعاد ظرفیت سازمانی با رهبری اشتراکی رابطه معنادار یافت شد. اما رابطه معنیداری بین ظرفیت مالی و رهبری اشتراکی وجود نداشت. رهبری اشتراکی نیز با هر دو نوع نوآوری اداری و نوآوری فنی بهطور معنیدار مرتبط بود. ارزیابی اثرات غیرمستقیم فرضی نشان داد رهبری اشتراکی بر رابطه بین ظرفیت سازمانی و نوآوریهای اداری و فنی اثر میانجی دارد. اما اثر میانجی رهبری اشتراکی بر رابطه بین ظرفیت مالی و نوآوری اداری و فنی تأیید نشد. این تحقیق برجسته ساخت که توزیع مسئولیتهای رهبری و مشارکت اعضا در تصمیمگیریهای سازمان احتمال بهرهبرداری از ظرفیتهای سازمانی را در جهت بهبود انواع نوآوری افزایش مییابد.